این روزها که تشییع می شود جنازه ی عشق برشانه های عریان هوس درخیابانهای شلوغ دروغ بگذارمن صاف وساده ودهاتی عاشق باشم وتوروشنفکرانه بخند به این زن دیوانه که زلیخاگونه دوستت دارد وداردبی صداپیرمی شود درآغوش نامهربان فاصله! این روزها که ازعشق هیچ ردی نمانده درحافظه ی گیج زمین بگذار من بازهم صادقانه برایت غزلهای دلبرانه ببافم وشال سپیدشعرهایم را برگردنت بیاوزم تا لااقل گرمت کند شعله ی عاشق واژه هایم لحظاتی که خشونت این جهان سرداخمو توراوحشیانه محاصره می کند! وقتی تنهایی حرف می زند...
برچسب : نویسنده : 9koleharfa بازدید : 46